ژولیوس

خاطرات و کارهای روزانه

ژولیوس

خاطرات و کارهای روزانه

تبارک الله

امروز صبح را به خوبی شروع کردم

از صبح هیچ مشکلی نداشتم بغیر از دیروز آخر وقت که برایتان تعریف میکنم

در محل کار من خانمی اومده (البته دو سالی میشه)که از یکی از شرکت که ما با آنها کارمیکنیم بیرونش کردن با پارتی سر از شرکت ما درآورده حالا کجا کارمیکنه که باید ساعتها تعریفش را بکنیم شرکت ما شرکتی درپیتی است که همه با پارتی وارد شده اند و هرکسی برای خودش میچرخه و میتازه بعدها شاید گریزی بزنم و اصلا مشغول بکار شدن خودم را هم شاید بگویم

خلاصه شرکت ما 10 نفر پرسنل دارد که 5 نفر آن حسابدار هستند ببینیند که چه شده

خلاصه خواستند که یک نفر حسابدار اضافه کنند که رئیس هئیت مدیره گفتند که این خانم از آشنایان هستند و لیسانس زبان اردو و سابقه در امر منشی گری حال با حسابداری چه رابطهای داره خدا میدونه اومدند از جایی که من هم معلوم نیست چکاره هستم منشی، مسئول دبیرخانه و یا ................   نمیدونم قبلا با ایشان صحبت کرده بودم

خلاصه از روزی که اومده و منهم به همه ایشون را معرفی کردم با من چند بار برخورد داشته و نمیدونم چرا البته هم سن و سال من هستش و مجرد واقعا نمیدونم باید با این چه جوری برخورد کنم

چند روز پیش یه برگه آورده که این را تهیه کنید و بعد طی تماسی خواسته که زود آمادش کنید و من در جواب گفتم خانم نامه آماده است میتونید برش دارید و با ید مورد تائید مدیر قرار بگیرد و اونروز چند بار اومد و رفت و سراغی نگرفت من هم گفتم که نامه ضرورتی نداره چون اون هم حق تهیه نامه را نداره خلاصه دیروز بعدالظهر تماس گرفت نامه من چه شد منهم گفتم آماده روی میز است میتونی بیایی برداری و با تندی زیاد گفت من شما وظیفه تان این است که من تماس بگیرم بیایی نامه را برداری و آماده شد بیاری من هم جوابش را دادم و تلفن قطع رفتم پیش مدیرمان و گفتم و او هم گفت ایشون حق چنین کاری را نداشته و من  تذکر میدهم

امروز صبح من سرحال اومدم شرکت سلام سلام خوشحال و خندان

که مدیر مربوطه اومد گفت اگه ممکنه چند لحظه بیایید من هم رفتم دیدم که خانم---- نشسته گفت که این خانم میگویند که من همچنین حرفی نزدم من هم گفتم که شما دیروز گفت نه من چیزی نگفتم و کلی مدیر مربوطه گفت که شرکت وضعش خرابه کاری نکنید که بیرونتان بکنند و ...........  خلاصه و من کلی کل کل کل (به فتح ک ) و در آخر بهتر دیدم که هیچ نگویم و فقط بگویم که تبارک الله احسن الخالقین با این همه سن خداییش تا بحال آدم به این دروغگویی ندیده بودم واقعا چگونه افراد میتونند به این راحتی دروغ بگن نمیدانم خدایا لباس عافیت بپوشان خیلی راحت و ریلکس دروغ گفتن البته چون که در این مدت با من دوبار به این سادگی دروغ گفته بود با یکی از بچه ها هم همین بلا را آورده بود فکر میکنم مدیر مربوطه بداند که چه فردی است ولی از خدا میخواهم که درستش بکند

و اما امروز گذشت (البته در محل کار )فردا اگر خدا بخواهد از مشغول بکار شدنم مینویسم با تشکر از شماها که میخوانید مرا در این امر یاری دهید

نظرات 7 + ارسال نظر
gomnam یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:34 ب.ظ http://www.maktabeshohada.blogsky.com

با سلام وصلوات بر محمد وآل محمد
جای قلم شما و وبلاگ بسیار زیبای شما در لینک باکس ما خالیه اگه افتخار دهید در لینک باکس ما عضو شوید و از جوایز ارزنده ما مخصوصا اینتر نت رایگان بهرهمند شوید و نتیجه ی فوق العاده ی کارتان را ببینید
منتظر شما هستیمدریافت کد(برای ثبت نام یا به وبلاگ مراجعه کنید یا کد لینک باکس رو در وبلاگتان بگذارید ویک خواهش مارا در لینک دوستان خود قرار دهید وبه ما هم خبر دهید تا ما هم این کار رو برای شما انجام دهیم)

<!-- Begin ParsTools.com Linkbox Code --><script language="javascript" src="http://www.parstools.com/linkbox/code/?LinkBox=11480&width=400&height=300"></script><!-- End ParsTools.com linkbox code -->

آست - روزمرگی یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.rroozzmmaarreeggii.blogfa.com

سلام دوست عزیز

ورودت و به این دنیای مجازی تبریک میگم. امیدوارم سال های سال بنویسیو به این طریق خودت و رها یافته ببینی

من همیشه سعی میکنم وقایع روزمره رو به زبان عامیانه بنویسم اینطوری مخاطب احساس نزدیکی بیشتری میکنه و دیگه در گفتار عامیانه ام از کلمات و فعل های کتابی استفاده نمیکنم.

حالا یواش یواش میبینی که وقتی کسی برات نظر میزاره چقدر لذت بخشه . میبینی که چه لذت هایی درین دنیا هست که تا حالا ازش غافل بودی .

موفق باشی همیشه

ایام بکام

باسلام
خیلی ممنون عزیزم حتما با یاری و کمک شما قلمت را خیلی دوست دارم شاید بهمان دلیلی باشد که گفتی عامیانه نوشتن
یاد زمان نوجوانی خودم می افتم
با تشکر از اینکه بازدیدی از وبلاگ من کردی من را بخاطر تازه کاریم ببخشید

پادلمه دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:02 ق.ظ

ممنون خانومی
خوش اومدی
یه نکته در مورد نوشته هات
البته من خودمم صفرم
اما سعی کن سبک نوشتهات یه جور باشه تا اخر اون متن یا همش عامی باشه یا دستوری
بعضی از جملهات عامیانه گفته شده بعضی هاشم دستوری
موفق باشی

باسلام
بسیار ممنون از جوابت و اینکه وقت گذاشتی و وبلاگ من را خواندی باور کن چند روز در فکر این بودم که چگونه شروع کنم و با این اتفاق شروع شد امیدوارم بتون خوب بنویسم اولش فکر میکردم خیلی راحتت ولی میبینم اینجور هم نیست
با تشکر

بهشت دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:47 ق.ظ http:// nochagh.blogsky.com

سلام نازنینم
تبریک بابت نوشتن
تو موفق میشی من میدونم
با من هم قدم شو باهم می نویسیم و تو روزی حرفای زیادی را خواهی زد

سلام
با تشکر از اعتماد دادن شما امیدوارم با کمک شما بتونم خوب بنویسم

ژلا دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:00 ب.ظ

عزیزم سلام
وبت را دوست دارم امیدوارم هر روز بهتر از دیروز عمل کنی

م.ن آراز دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:09 ب.ظ http://SECRETLOVE.BLOGSKY.COM

به به/ به به
چه شود

سلام
ببینم من هم حسابداری خوندم اگه جایی اونجا هست بیام و نفر هفتم بشم
اصلاْ یه پیشنهاد. بیاین و یه سازمان حسابرسی بزنیم و یا اینکه حساب همه را برسیم

سلام
عزیزم تشریف بیاورید مخصوصا اگه پارتی داری میتونی در دفتر ریاست جمهوری هم کار پیدا کنید
خیلی باحاله

آرش سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:38 ق.ظ http://pichpichi.blogsky.com

سلام
ممنون که سر زدید
من شما رو لینک کردم

سلام
ممنون که سرزدید و مرا لینک کردید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد