ژولیوس

خاطرات و کارهای روزانه

ژولیوس

خاطرات و کارهای روزانه

هوای اینروزها

سلام 

اینروزها هوا هوای منه  

این هوا را خیلی دوست دارم میرم به روزهای گذشته  

یه چیزی درونم به جوش میاد نمیدونم چیه خیلی حال و هواش را دوست دارم خیلی زیاد و من میدونم بر میگرده به این هوای سرد و گرفته وقتی هوا اینجوری میشه از خود بیخود میشه دلم میخواد کسی را پیدا کنم که باهاش برم پیاده روی و حرف بزنم از هر دری حرف بزنم نمیدونم با اینکه میدونم نمیشه یعنی اونقدر کار دارم که امکانش نیست دلم میخواد برم دربند پیاده روی دلم میخواد برم ولیعصر از تجریش بیام پائین این خیابون را خیلی دوست دارم برمیگردم به 15 سال پیش خدای  بیکاری هم بد دردیه فردا و پس فردا تعطیلی از اینکه فکر میکنم دوباره باید فردا برم دندانپزشکی بد میاد اصلا حال و حوصله این کار را ندارم تنها کاری که خیلی بدم میاد دندانپزشکی رفتن و آرایشگاه زیر سشوار بلند نشستن که فکر میکنم در طول عمرم بیشتر از یکی دوبار این کار را نکردم دیونه میشم فردا باید دوباره برم دندانپزشکی ای خدا منو نجات بدین البته بگم من مثل این دیونه ها صبح ساعت 7 و نیم میرم که نفر اول باشم اگه خدا بخواد فردا جلسه آخرشه 

خوب این هم از این دیگه باید جمع و جور کرد کرکره مغازه را بکشیم پائین تا روز شنبه  

امروز صبح هم تلویزیون اعلام کرد از فردا هوا باز هوای منه آخی خنک بارون و ............... 

 

 چون خیلی خوشحالم براتو ن میفرستم   

 

بای           بای                                                                           

نظرات 2 + ارسال نظر
iranikan چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:26 ب.ظ http://iranikan.com

سلام دوست عزیز
سایت خیلی قشنگ،جذاب وپرمحتوایی داری.من مدیر تبلیغات ایرانیکان هستم . ما نیز فرومی
علمی ، تخصصی و عمومی بسیار متنوع، با نام ایرانیکان(معدن و گنج ایرانی) را برای همه ایرانیان عزیز و خوش سلیقه راه اندازی کردیم.
خوشحال می شویم به جمع دوستانه و علمی ما بیایی .
می تونی پس از ثبت نام از مدیر کل سایت، مدیریت انجمنی را درخواست کنی اونها از تخصص و علمت استقبال می کنند.
ما ایرانیکانی ها افتخار می کنیم دوست و مدیر لایقی مانند شما در جمع ما باشه.
منتظر حضور سبزت هستیم. شاد و سلامت باشی.
www.iranikan.com

باتشکر از شم

[ بدون نام ] شنبه 18 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:27 ق.ظ

سپاس خدای را که چون بخوانمش اجابتم کند هر چند من در اجابت دعوت او کندی کنم و
خدایی را سپاس که چون از او چیزی بخواهم عطا کند هر چند اگر او از من چیزی طلبد بخل ورزم و
سپاس او را که هر گاه اراده کنم برای حاجتم ندایش کنم .و بی هیچ واسطه ای هر گاه بخواهم با او خلوت نمایم
سلام خوشحالم که این بار امید واهی نبود و تو مطلبی نوشته بودی قدر دانی از خالق هستی را نوشتم که انرژی مثبت بگیری زندگی زمانی ز یباست که زیبا زندگی کردن را آموخته باشیم . ژولیوس عزیزم ترا خدا در حین خواندن به من نگی مثل اصفحانی ها شدی برو صبح و شب توی مسجد امید که تو هم مرا درک کنی و بتوانی دردنیای ...... من وارد شوی قط از این می ترسم که دوباره مسخره ام کنی بای می بوسمت .

سلام
مسخره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد