ژولیوس

خاطرات و کارهای روزانه

ژولیوس

خاطرات و کارهای روزانه

بعنوان اولین نوشته نمیدانم از کجا باید شروع کنم خیلی وقت است که در تب و تاب نوشتن هستم حتی کارهای روزمره خود را تا اینکه فهمیدم باید چه کنم اما الان که همه چیز مهیاست نمیدانم از کجا و چگونه باید شروع کنم اینرا میدانم که همیشه اولین ها به یاد میمانند و من خوشحال از اینکه باز هم اولینی برای من شروع شده امید اینکه هر روز بهتر از روز قبل بتونم بنویسم و دوستان جدید و خوبی پیدا کنم .   

نظرات 4 + ارسال نظر
یاسر سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:23 ق.ظ http://asemooni.blogsky.com

سلام آسمونی
خوبی؟

خوش اومدی. امیدوارم کلبه تو جای آرامشی باشه واسه خودت و اونایی که به تو فکر می کنند.
بنویس. از احساس بنویس. آزاد بنویس.

پاینده باشی

سلام
مرسی عزیزم خوشحالم اولین کسی بودی که برام نوشته ای گذاشتی امیدوارم که با کمک شما بتونم خوب بنویسم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:12 ق.ظ

با سلام خدمت دوست هرگز ندیده خودم خواستم بگویم خداوند را شاکرم که بلاخره کسی پیدا شد که بفهمد هر کاری را خداوند بخواهد به اراده او انجام می شود و ما فقط باید درست راه و روش خوب را از بد تشخیص دهیم .
همکاری ناشناس به نظر می اید که خیلی با ذوق هستی البته از انتخاب صفحه نوشتاری شما پیداست ولی بهتر است ابتدا مقداری از خودتان برای ما خوانندگان می نوشتید تا بیشتر با شما آشنا می شدیم . قربان شما گل همیشه بهار ؟

باسلام
عزیزم حتما اینکار را میکنم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:13 ق.ظ

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:35 ق.ظ http://نا شناس

سلام از اینکه لطف کردی و با این همه مشغله کاری ما را که جویای کار هستیم یا محیط کارت به این شیرینی آشنا کردی از شما متشکرم با این وجود همان بهتر که در خانه بمانیم ژولیوس آیا شما ازدواج کردید دلم می خواهد کمی از انتخاب همسرتان برایمان بنویسید آخه خانمی که اینقدر فن نوشتاری خوبی دارد باید خیلی با احتیاط انتخاب کند قبلاً از نوشته هایت متشکرو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد